امروز در خیال هیچ فیزیکدان یا شیمی دانی نمی گذرد که شکافتن اتم را به طبیعت رادیوم و یا کروی بودن قطرات باران را به طبیعت باران منسوب کند.
علم جدید دریافته که اگر نظم و مجموعه ی جدیدی بپا شود، بسا که همین نمک و مغناطیس و گوگرد و پنبه و ... اوصاف دیگری به خود بگیرند. کافیست کره ی زمین کمی داغتر از این که هست شود یا فاصله ای بیشتر یا کمتر از فاصله ی کنونی با خورشید پیدا کند تا کثیری از اوصاف امروزین ساکنان آن بدل به اوصاف دیگر شود.وقتی میبینیم با تغییر نور رنگ اجسام عوض می شود دیگر هیچ رنگی را طبعی نمی توانیم بشماریم.وقتی میبینیم با تغییر حرارت، شفافیت شیشه عوض می شود و تغییر می کند دیگر نمی توانیم شفافیت را برای شیشه طبعی یا ذاتی بشماریم.ریشه ی اختلاف ارسطوئیان و عالمان عصر جدید در این است که معاصران هیچ موجودی را به خود واننهاده و فارغ از شرایط و آسوده از اخلالِ اخلالگران بیرونی نمی بینند و عرضه کردن تئوریها به زبان ریاضی و کمیّات را فن و فریضه ی خود می دانند ولی ارسطوئیان [پیشینیانِ پیرو طبیعت شناسی ارسطو] بر این باور بودند که موجودات، علی الاصول و علی الاغلب، فارغ از اخلال یکدیگر نشسته اند و به صدورِ آثار خویش مشغول اند.باسپاس از مطالعه شماادامه دارد...پایان
قسمت 27 بازشناسی جهانی که علم آموخت...
ادامه مطلبما را در سایت بازشناسی جهانی که علم آموخت دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : philosophyofscience بازدید : 52 تاريخ : سه شنبه 29 آذر 1401 ساعت: 11:57